هموطن قضاوت کن

۵.۰۱.۱۳۹۰

علت اصلی زلزله مشخص شد

شيخ كليني در روضه كافي ذيل عنوان "حديث الحوت علي اي شي هو" مي نويسد:
محمد از احمد از ابن محبوب از جميل بن صالح از ابان بن تغلب روايت كرده كه گغت از ابوعبدالله صادق –پرسيدم: زمين برچه چيز تكيه دارد؟گفت بر ماهي!گفتم ماهي برچه چيز تكيه دارد؟گفت : برآب گفتم آب برچه چيز تكيه دارد؟ گفت بر شاخ گاو نرم تن!گفتم گاو بر چه چيزي تكيه دارد؟گفت بر خاك نمناك!گفتم: خاك نمناك بر چه چيزي تكيه دارد؟گفت:هيهات در اينجا دانش دانشمندان گم گشته است!
شيخ كليني در روايتي ديگر علت وقوع زلزله در زمين را توضيح مي دهد:
علي بن محمد از صالح از برخي يارانش از عبد الصمد بن بشير از ابو عبدالله صادق-روايت كرده كه گفت:همانا آن ماهي كه زمين را حمل مي كند اين فكر در ضميرش گذشت كه وي با نيروي خود به حمل زمين مي پردازد!پس خداي تعالي ماهي كوچكي به سويش فرستاد كه از يك وجب كوچكتر بودواز فاصله ميان انگشت شست وسبابه بزرگتر بود.آن ماهي كوچك بدرون بيني وي رفت واو غش كرد پس چهل روز در بيني وي ماند آنگاه خداوند بزرگ بر ماهی حامل زمين رافت و رحمت آورد وماهي كوچك ازبيني او بيرون شد.وهرگاه كه خداي عزوجل بخواهد تا در زمين زلزله پديد آيد همان ماهي كوچك را بسوي ماهي بزرگ فرستد وچون ديده اش بر او افتد برخود مي لرزد ودر زمين زلزله پديد مي آيد!!!

همين روايت را با مختصر تفاوتي شيخ صدوق در كتاب من لا يحضره الفقيه از قول امام صادق آورده است:
همانا خداي تبارك وتعالي زمين را آفريد وبه فرمان وي آن ماهي بزرگ زمين را حمل كرد پس نهنگ پيش خود گفت كه من زمين را به نيروي خويشتن حمل كردم!آنگاه خداوند ماهي كوچكي را به اندازه فاصله شست وسبابه بسويش فرستاد كه در بيني وي داخل شد پس چهل روز آن نهنگ سر گشته وپريشان بود وهر گاه خداوند بخواهد در سرزميني زلزله اي پديد آورد آن ماهي كوچك بر نهنگ نمايان مي شود ونهنگ از ترس وي مي لرزد وزمين را مي لرزاند!!!

۱ نظر:

  1. در مورد قاطی شدن یک سری از افکار اسطوره ای ایرانیان در احادیث جعلی، این مورد خیلی خیلی جالبه. چون ماهی و گاو نر از آرخه تایپ های (کهن الگو) ایرانی هستند. از داستانی در مورد مرحوم پروفسور حسابی و آینیشتاین ماجرایی در مورد ایده ایرانیان باستان در مورد لحظه سال تحویل است که گاو نری زمین را از روی یک شاخش به روی یک شاخ دیگر می اندازد و ایرانیان بر این باروند اگر نارنج را در آب بگذارند لحظه سال تحویل تکانی می خورد و نشان از آن لحظه کذایی دارد! و آینشتاین به پروسفور نسبت به ایرانی ها ادای احترام می کند با جمله ای که یادم نیست. گفتم شاید شما هم لذت ببری!!!

    پاسخحذف